به نقل از نشریه نیویورک تایمز، اکنون سال‌هاست که کتابهای نیکولاس اسپارکس به عنوان پرفروش‌ترین کتابهای روز آمریکا برگزیده می‌شود. او با داستان‌های زیبا و تاثیرگذاری که می‌نویسد مخاطبان خویش را به شدت درگیر و محسور فضای داستان میکند. رمان جدید او انتخاب کلنجاری است میان یک عشق و ناگزیری از دست دادن آن و ضرورت انتخابی که... هیچکس را هرگز مباد!
خرید کتاب انتخاب
جستجوی کتاب انتخاب در گودریدز
معرفی کتاب انتخاب از نگاه کاربران
در این کتاب دو گزینه وجود دارد. اولین انتخاب گابوی بین تراویس (همسایه مشتاق او تعطیلات آخر هفته) و دوست پسر طولانی مدت او، کوین (FYI قربانی واقعی) است که در مورد تعهد پایدار تردید نداشته است. انتخاب دوم بعدا می آید و این یکی جالب تر از این دو است. هنگامی که تراویس باید تصمیم بگیرد که آیا گابوی IV را خاموش کند، بعد از یک حادثه به طور موثری او را به گرسنگی می اندازد؟ در این کتاب هیچ چیز الهامبخش در مورد نوشتن یا تالیف وجود ندارد، این یک داستان مستقیم در مورد یک زن و شوهر است که ملاقات، حل و فصل و سپس یک بحران پزشکی. شخصیت تراویس پیشرفته تر و جالب تر از زن و شوهر است، اما Sparks به نظر می رسد که بسیاری از ROM ها را تماشا کرده و لیستی از ویژگی های کشیده شده را که ظاهرا زنان در یک مرد دنبال می کنند تهیه می کنند: Athletic (بدن خوب و سالم می خورد) - \"اشاره های متعدد به میل خود برای زندگی در خانه / پدر و مادر و عشق به کودکان -\" ورزش های کم خطر و پر جنب و جوش بسیار افراطی (از خواب بیدار شدن، parasailing، موتورسیکلت، سفرهای متعدد خارج از کشور) - \"دامپزشک (آموزش، شغل پایدار، عشق به حیوانات) - \"شنونده بزرگ\" - \"بله، ما آن را Sparks می کنیم، اما کامل نیست، اما خسته کننده نیست. از سوی دیگر، گاببی لیستی از توصیه ها را ندارد. او اغلب در مورد او بیش از مادر محافظ / کنترل ناله (وای او مسائل مومیایی، شوک آور است!) و همیشه نا امید کننده است مشتاق به امتحان کردن چیزهای جدید (@ کوسه ممکن است من بخورد اگر من parasailing! @، Isnt غیر قانونی برای یادگیری برای سوار موتورسیکلت؟ @) این زن اشتباه می کند که دوست ندارد @، @ من دوست ندارم درباره او حرف بزنم اما من یک دوست پسر دوست من در حال حاضر اجازه می دهیم که پای ما را در وان آب داغ نگه داریم. در حقیقت، خوب است که در یک کاما قرار می گیرد، زیرا باعث می شود شخصیت او هیجان انگیز تر باشد (خیلی زود!). Aaah Writing: Sparks هنوز این عادت مزاحم را برای به دست آوردن شخصیت ها برای توضیح داستان زندگی خود را در گفت و گو وسیع با شخصیت های دیگر، که کاملا غیر قابل باور است. چه زمانی از لحاظ اجتماعی برای پذیرایی غریبه ها مناسب است؟ این در کتاب اتفاق می افتد، اما Sparks نیز سعی کرد آن را با اضافه کردن صفحات پیشنهادی به کاراکترها، اصلاح کند، که من در طول داستان آن را بیشتر و به طور خلاصه از طریق گفتگوی و رفتار، کشف کردم. این نوع برخورد با روشی خنده دار خواننده است که در آن نویسنده بیان میکند که این چیزی است که به شخصیت اتفاق افتاده است، بنابراین این است که چگونه باید در مورد آنها احساس کرد. بسیاری از طرح ها قابل پیش بینی است، از سگ ترسی که در حال تحریک است (یک نگاه ساده می تواند Gabbi را - دستیار پزشک - - اتهام شرم آور در مورد پدر و مادر توله سگ خود را نجات داد)، به عاشقانه 24 و عاشقانه دوستانه و پیدا کردن آشکار از soulmate من همچنین در زمان هایی که Sparks را سبک نوشتاری می دانستم، پیدا کردم. حتی اگر Ive با مسائل مربوط به این کتاب آشنا شد، Sparks کار خوبی را برای ایجاد احساسات و عدم اطمینان اخلاقی در مورد انتخاب هایی که شخصیت ها باید انجام دهند، انجام می دهد. و شما شروع به تعجب میکنید و سؤال کنید که چه کاری را در همان شرایط انجام می دهید. با این حال شما اغلب تعجب می کنید که آیا Sparks از سنت ادبی خود دور خواهد شد و اجازه می دهد شخصیت ها یک پایان شاد داشته باشند. کتاب خوب برای تابستان ساده خواندن است، اما انتظار نمی رود که با کاراکتر های جالب و هیجان انگیز غرق شود. این وحشتناک نیست، اما عالی نیست. همه زیبا بژ
مشاهده لینک اصلی
من یک نسخه از انتخاب از Hachette نیوزیلند دریافت کردم. من این کتاب را انتظار نداشتم زیرا قبلا یک نسخه داشته ام و سالها پیش آن را خوانده ام. قبل از اینکه فیلم را دیدم خواندن آن را دوباره خواندم و این بهانه من را به من داد. قبل از این گفتم اما واقعا به کتاب های عاشقانه توجه نکردم. تعدادی از نویسندگان وجود دارند که این نوع از کتاب ها را می نویسند و هنوز هم برای بازگرداندن من بیشتر است. نیکلاس اسپارکس قطعا یکی از آنهاست. کتاب های او همیشه بر روی دو نفر که در عشق هستند تمرکز می کنند. گاهی اوقات، اغلب اوقات، بیشتر ادامه می یابد. به نظر می رسید که گابوی و تراویس از ابتدا به یکدیگر متصل بودند. حتی زمانی که صدای کمی در گاببی سرش را به او گفت، یک ایده بد بود. هیچکدام از آنها وقتی با آنها ملاقات می کردند، به دنبال رابطه بودند. تراویس با جایی که زندگی اش بود، خوشحال بود و حتی اگر گاببی در مورد برخی چیزها در زندگی اش شک داشته باشد، مایل بود منتظر بماند و ببیند چه اتفاقی افتاده است. اما همه چیزهایی که به گابوی و تراویس تغییر کرده بود، در طول یک تعطیلات آخر هم باید یکدیگر را بدانند. چندین سال بعد، تراویس یک تصمیم واقعا دشوار برای ساختن دارد. فقط به یک نفر در مورد آن اطمینان دارند و نمیتوانند به او کمک کنند. من نمیتوانم سرنخهایی را که در جای خود دارم انجام دهم. من میخواهم کسی به تصمیم من احترام بگذارد و به چیزی که میخواهم بپردازد، اما در عین حال مطمئن نیست که من این کار را میکنم. همسر او خواسته های خود را روشن ساخته است، اما آن را متفاوت زمانی که یک سناریوی فرضی در آینده و چیز دیگری است که شما آن را در چهره به نظر می رسد، به ویژه هنگامی که شما خود را برای آنچه که شما قرار دادند سرزنش. این باید یکی از بدترین مکان ها باشد. من گابوی و تراویس را دوست داشتم، آنها هم با هم خوب بودند و هر دو آنها خنده دار بودند. من نیز واقعا استفانی، خواهر Travis را دوست داشتم. من بعضی از عکس های این فیلم را دیدم و من فکر نمی کنم بازیگرها متناسب با شخصیت ها باشند، نه آنهایی که من در سر من داشتم. هرچند فرصتی برای آنها فراهم می کند. چند چیز بود که از کتاب خارج شده بودم که دوست داشتم شامل شود. بدیهی است که من نمیتوانم بگویم که آنها چه هستند و یا می توانم همه چیز را دور بریزم و من دوست ندارم مردم را در بررسی هایم خراب کنم. امیدوارم نیکلاس اسپارکس به زودی یک کتاب دیگر بخواند.
مشاهده لینک اصلی
3.25 / 5No این کتاب در خوانش آینده من بود، اما من تو را دیدم تریلر و آن لحظه توجه من به اندازه کافی به آن را بخوانید. بنابراین من آن را بخوانم و باید بگویم این یک خواندن سرگرم کننده بود اما هیچ چیز به یاد ماندنی نبود. من فکر می کنم این کتاب دوم من سیگنال ± و یا نیکلاس اسپارکس به عنوان اولین دوست داشتم اما دوست ندارد به عنوان خوانده شده است. این چیزی است که باعث می شود من به طور کامل با داستان یا بخش اول personajes.La من هم دوست داشتم اما اتصال با شخصیت ارتباط برقرار نمی کند و نه به طور کامل من عاشقانه باور نمی کند. اما بخش دوم به من رسید بیشتر از من انتظار می رود، که باعث شد من تعجب می کنم اگر من واقعا با شخصیت تا پایان واکنش tuve.El که من دوست متصل نیست بود، اما همواره باید کسانی که فکر می کنم او بسیار خوشحال است می شود و غیر واقع بینانه، به نظر من، آن را بسیار مناسب برای اینکه چگونه داستان رفتن بود. من فیلم را دیدم و این خوب است. آنها بعضی چیزها را تغییر دادند اما آنها موفق به گرفتن جوهر عمومی شدند. این بله، من واکنش مشابهی با این کتاب نداشتم. من آن را به عنوان یک خواندن معاصر کمی دغدغه توصیه می کنم.
مشاهده لینک اصلی
احساس کمی تحت شرایط آب و هوایی و نیاز به چیزی که من آن را غیر مترقبه یا سبک وزن خوانده ام، این یک هدیه بود که روی صندلی کنار صندلی نشسته بود و به راحتی در دسترس است. نیکلاس اسپارکس در بالای نویسندگان مورد علاقه من نیست، اما در آن زمان کوتاه و آسان خواند و کار کرد. برای این نویسنده، پارامتر قابل پیش بینی است. تراویس واقعا یک پسر نسبتا عالی است. گابوی کمی از کیسه مخلوط است. پیشگویی کنید که برای حل و فصل یک مثلث کوچک کوچک وجود دارد. داستان در دو قسمت با یازده سال بین آنها گفته شده است. یک پیچ و تاب غیر منتظره در آخرین صد صفحه، این موضوع را کمی متفاوت می کند. با این حال، قسمت اول بخش زیادی از اطلاعات زندگی را از دست دادم، و پس از آن عجله به پایان رسید که باعث ناراحتی من شد. بعضی ممکن است احساس نیاز به چسبیدن به یک بافت داشته باشند، اما در کل این چیزی بود که من از کتابهای این نویسنده انتظار داشتم و تا پایان عمر به صورت خشک نگاه می کردم.
مشاهده لینک اصلی
خوب این کتاب خوب نبود این شروع خوبی بود، اما زمانی که من ادامه دادم، واقعا هیچ نقشه ای وجود نداشت. من واقعا باور نکردنی بود، و آن را مانند یک تکرار بد تمام کتاب های دیگر نیکلاس اسپارکس احساس. اکثر شخصیت ها شخصیت واقعی ندارند، و گابوی خیلی آزار دهنده بود. این بچه ها را خواندید.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب انتخاب
خرید کتاب انتخاب
جستجوی کتاب انتخاب در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
من یک نسخه از انتخاب از Hachette نیوزیلند دریافت کردم. من این کتاب را انتظار نداشتم زیرا قبلا یک نسخه داشته ام و سالها پیش آن را خوانده ام. قبل از اینکه فیلم را دیدم خواندن آن را دوباره خواندم و این بهانه من را به من داد. قبل از این گفتم اما واقعا به کتاب های عاشقانه توجه نکردم. تعدادی از نویسندگان وجود دارند که این نوع از کتاب ها را می نویسند و هنوز هم برای بازگرداندن من بیشتر است. نیکلاس اسپارکس قطعا یکی از آنهاست. کتاب های او همیشه بر روی دو نفر که در عشق هستند تمرکز می کنند. گاهی اوقات، اغلب اوقات، بیشتر ادامه می یابد. به نظر می رسید که گابوی و تراویس از ابتدا به یکدیگر متصل بودند. حتی زمانی که صدای کمی در گاببی سرش را به او گفت، یک ایده بد بود. هیچکدام از آنها وقتی با آنها ملاقات می کردند، به دنبال رابطه بودند. تراویس با جایی که زندگی اش بود، خوشحال بود و حتی اگر گاببی در مورد برخی چیزها در زندگی اش شک داشته باشد، مایل بود منتظر بماند و ببیند چه اتفاقی افتاده است. اما همه چیزهایی که به گابوی و تراویس تغییر کرده بود، در طول یک تعطیلات آخر هم باید یکدیگر را بدانند. چندین سال بعد، تراویس یک تصمیم واقعا دشوار برای ساختن دارد. فقط به یک نفر در مورد آن اطمینان دارند و نمیتوانند به او کمک کنند. من نمیتوانم سرنخهایی را که در جای خود دارم انجام دهم. من میخواهم کسی به تصمیم من احترام بگذارد و به چیزی که میخواهم بپردازد، اما در عین حال مطمئن نیست که من این کار را میکنم. همسر او خواسته های خود را روشن ساخته است، اما آن را متفاوت زمانی که یک سناریوی فرضی در آینده و چیز دیگری است که شما آن را در چهره به نظر می رسد، به ویژه هنگامی که شما خود را برای آنچه که شما قرار دادند سرزنش. این باید یکی از بدترین مکان ها باشد. من گابوی و تراویس را دوست داشتم، آنها هم با هم خوب بودند و هر دو آنها خنده دار بودند. من نیز واقعا استفانی، خواهر Travis را دوست داشتم. من بعضی از عکس های این فیلم را دیدم و من فکر نمی کنم بازیگرها متناسب با شخصیت ها باشند، نه آنهایی که من در سر من داشتم. هرچند فرصتی برای آنها فراهم می کند. چند چیز بود که از کتاب خارج شده بودم که دوست داشتم شامل شود. بدیهی است که من نمیتوانم بگویم که آنها چه هستند و یا می توانم همه چیز را دور بریزم و من دوست ندارم مردم را در بررسی هایم خراب کنم. امیدوارم نیکلاس اسپارکس به زودی یک کتاب دیگر بخواند.
مشاهده لینک اصلی
3.25 / 5No این کتاب در خوانش آینده من بود، اما من تو را دیدم تریلر و آن لحظه توجه من به اندازه کافی به آن را بخوانید. بنابراین من آن را بخوانم و باید بگویم این یک خواندن سرگرم کننده بود اما هیچ چیز به یاد ماندنی نبود. من فکر می کنم این کتاب دوم من سیگنال ± و یا نیکلاس اسپارکس به عنوان اولین دوست داشتم اما دوست ندارد به عنوان خوانده شده است. این چیزی است که باعث می شود من به طور کامل با داستان یا بخش اول personajes.La من هم دوست داشتم اما اتصال با شخصیت ارتباط برقرار نمی کند و نه به طور کامل من عاشقانه باور نمی کند. اما بخش دوم به من رسید بیشتر از من انتظار می رود، که باعث شد من تعجب می کنم اگر من واقعا با شخصیت تا پایان واکنش tuve.El که من دوست متصل نیست بود، اما همواره باید کسانی که فکر می کنم او بسیار خوشحال است می شود و غیر واقع بینانه، به نظر من، آن را بسیار مناسب برای اینکه چگونه داستان رفتن بود. من فیلم را دیدم و این خوب است. آنها بعضی چیزها را تغییر دادند اما آنها موفق به گرفتن جوهر عمومی شدند. این بله، من واکنش مشابهی با این کتاب نداشتم. من آن را به عنوان یک خواندن معاصر کمی دغدغه توصیه می کنم.
مشاهده لینک اصلی
احساس کمی تحت شرایط آب و هوایی و نیاز به چیزی که من آن را غیر مترقبه یا سبک وزن خوانده ام، این یک هدیه بود که روی صندلی کنار صندلی نشسته بود و به راحتی در دسترس است. نیکلاس اسپارکس در بالای نویسندگان مورد علاقه من نیست، اما در آن زمان کوتاه و آسان خواند و کار کرد. برای این نویسنده، پارامتر قابل پیش بینی است. تراویس واقعا یک پسر نسبتا عالی است. گابوی کمی از کیسه مخلوط است. پیشگویی کنید که برای حل و فصل یک مثلث کوچک کوچک وجود دارد. داستان در دو قسمت با یازده سال بین آنها گفته شده است. یک پیچ و تاب غیر منتظره در آخرین صد صفحه، این موضوع را کمی متفاوت می کند. با این حال، قسمت اول بخش زیادی از اطلاعات زندگی را از دست دادم، و پس از آن عجله به پایان رسید که باعث ناراحتی من شد. بعضی ممکن است احساس نیاز به چسبیدن به یک بافت داشته باشند، اما در کل این چیزی بود که من از کتابهای این نویسنده انتظار داشتم و تا پایان عمر به صورت خشک نگاه می کردم.
مشاهده لینک اصلی
خوب این کتاب خوب نبود این شروع خوبی بود، اما زمانی که من ادامه دادم، واقعا هیچ نقشه ای وجود نداشت. من واقعا باور نکردنی بود، و آن را مانند یک تکرار بد تمام کتاب های دیگر نیکلاس اسپارکس احساس. اکثر شخصیت ها شخصیت واقعی ندارند، و گابوی خیلی آزار دهنده بود. این بچه ها را خواندید.
مشاهده لینک اصلی